گذری بر 8 ماهگی
سلام سلام سپینود خوشگلم
یه عالمــــــــــــــه مبارکه 8 ماهگیت اصلا باورم نمیشه اینقدر زود میگذره انگار دیروز بود برای
اومدنت لحظه شماری میکردم خیلییییییییی دوستت دارم خیلییییییییی عشـقم
اینقدر روز به روز شیرینتر میشی که بعضی وقتا محکم بغلت میکنم فشـــــــارت میدم
یه عالمه حرفای بامزه میگی (ببه،دد،آقا......) اینقده صدات خوشگله که نگوووووووو
دس دسی میکنی وقتی این کارو میکنی میخوام بخورمت بس که شیرین میشی
از اخلاقه مهربونت بگم که هر کی میبینه کلی قربون صدقت میره تو پارک بغل همه میری عزیزدردونه
چندوقت پیش یه خانمه میگفت خیلی عجیبه یه بچه همینجوری بره توی بغل غریبه ها تو هم حسابی واسش سنگ تموم گذاشتی واسش تا تونستی دس دسی کردی فدای خوش اخلاقیات که همه عاشقتن
غذا خوردنت منو کشته که فقط ماست و سرلاک رو خوب میخوری
دردری شدی خفن هرکی میره بیرون باید تو رو هم ببره
دیگه اینکه سینه خیز میری همه چی رو بهم میریزی
در حال تلاش برای چهار دست و پا رفتنی...... دوتا از دندونای بالاییت هم داره درمیاد عسلم
تازگیا شبا هر 1 ساعت یکبار بیدار میشی یکم شیر میخوری میخوابی منه بیچاره تا چشمم گرم میشه
که بخوابم باید بیدار شم
در آخرم بگم که عاشقتـــــــــــــم زندگـــــــــــــیم