سپینودسپینود، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 27 روز سن داره

عشق کوچک زندگی ما

بابای مهربون

1392/3/8 21:30
نویسنده : مامان جون
527 بازدید
اشتراک گذاری

دختر قشنگم بابا جونت مهربون ترین بابای دنیاست اون شما رو خیلی دوست داره، مطمئنم وقتی بزرگ بشی توام عاشقش میشی

 

امسال من از طرف شما هم برا بابایی هدیه گرفتمهورا

اینم یه هدیه اختصاصی :

 

دخترم بزرگ شدی لالایی هام یادت نره

 

چقدر برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

چقدر نوازشت کنم تا تو به باور برسی

 

این دوتا دستای منه تو اون روزای بی کسی

 

وقتی بابای قصه هات خم شده پیش روی تو

 

اگه چروک صورتم می بره آبروی تو

 

لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

از اون روزا که مشت من با دست تو وا نمی شد

 

تو خواب و بیداری تو هیچ کسی بابا نمی شد

 

اون که تو اوج خستگیش خنده ی رو لباش بودی

 

شب که به خونه می رسید سوار شونه هاش بودی

 

لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

لالا لالا گلکم لالایی کن دلبرکم

 

خواب پریشون نبینی ای غنچه ی بانمکم

 

لالا لالا گلکم لالایی کن دخترکم

 

چشماتو گریون نبینم گریه نکن دردونکم

 

لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

(بابا اگه دلش پره از دست دنیا دلخوره امون زندگیش تویی وقتی که غصه می خوره)

 

دخترم بزرگ شدی لالایی هام یادت نره

 

چقدر برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

چقدر نوازشت کنم تا تو به باور برسی

 

این دوتا دستای منه تو اون روزای بی کسی

 

وقتی بابای قصه هات خم شده پیش روی تو

 

اگه چروک صورتم می بره آبروی تو

 

لالایی هام یادت نره لالایی هام یادت نره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

بذار برات قصه بگم دوباره خوابت ببره

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)